دانلود تحقیق با موضوع پیشینه حجاب در اسلام،
در قالب Word و در 21 صفحه، قابل ویرایش.
بخشی از متن تحقیق:
مقدمه:
گوهر اسلام، سعادت و نجات آدمی است و باورهای دینی و احکام
اخلاقی و فقهی در راستای این غایت نازل شدهاند. این آموزههای هستمندانه و
بایستی از خالق حکیمی تجلّی مییابد که به نیازهای روحی و جسمی، مادی و
معنوی، فردی و اجتماعی کاملاً آگاه است. احکام الهی مربوط به پوشش زن نیز
با این فلسفه و حکمت حکیمانه صادر شده است.
زن با عنصر حجاب اسلامی، به
تهذیب و تزکیهی نفس و ملکات نفسانی پرداخته و قرب الهی را فراهم ساخته و
زمینهی رشد معنوی مردان را در اثر حفظ نگاه تأمین میکند؛ همچنان که
خداوند سبحان خطاب به پیامبر میفرماید: «به مردان مؤمن بگو تا چشمهای خود
را از نگاه ناروا بپوشانند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، که این بر
پاکیزگی جسم و جان ایشان اصلح است»؛[1] همچنین میفرماید: « به زنان و
دختران خود و زنان مؤمن بگو که خویشتن را به چادرهای خود فرو پوشند که این
کار برای این است که آنها به عفت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت آزار
نکشند؛ خداوند در حق خلق، آمرزنده و مهربان است.»[2] شایان ذکر است که حجاب
و پوشش اسلامی برای مردان و زنان، تنها از کارکرد فردی برخوردار نیست و
فقط برای سامان دهی خلقیات و ملکات نفسانی آدمیان مؤثر نمیباشد، بلکه از
کارکرد اجتماعی نیز برخوردار است؛ غرایز و التهابهای جسمی، و معاشرتهای
بیبندوبار را کنترل، و بر تحکیم نظام خانواده افزوده، و از انحلال کانون
محکم زناشویی جلوگیری نموده، و امنیت اجتماعی را فراهم میسازد.
البتّه و
صد البتّه که حفظ نظام خانواده از مهمترین ارزشهای آدمی است. آنان که
میان نظام خانواده و روابط نامشروع تمایز قایل نیستند؛ به لحاظ معرفتی،
نسبیگرایند و معیار سنجش معرفت صحیح از سقیم را انکار میکنند. این گروه،
حتّی برای رویکرد و اندیشهی خود نیز ارزش معرفتی قایل نیستند و همیشه در
شکاکیت مطلق گرفتارند. کسی که هدفمندانه زیست کند، برای رفتارها و
اندیشهها، معیارمندانه دست به گزینش میزند، تا به اهداف متعالی انسانی و
الهی دست یازد؛ و حفظ حجاب و پوشش اسلامی و به تبع آن، حفظ نظام خانواده
نیز از آن رو ارزش دارند که تأمین کنندهی سعادت آدمی و منشأ قرب الهی
هستند …
گوهر اسلام، سعادت و نجات آدمی است و باورهای دینی و احکام
اخلاقی و فقهی در راستای این غایت نازل شدهاند. این آموزههای هستمندانه و
بایستی از خالق حکیمی تجلّی مییابد که به نیازهای روحی و جسمی، مادی و
معنوی، فردی و اجتماعی کاملاً آگاه است. احکام الهی مربوط به پوشش زن نیز
با این فلسفه و حکمت حکیمانه صادر شده است.
زن با عنصر حجاب اسلامی، به
تهذیب و تزکیهی نفس و ملکات نفسانی پرداخته و قرب الهی را فراهم ساخته و
زمینهی رشد معنوی مردان را در اثر حفظ نگاه تأمین میکند؛ همچنان که
خداوند سبحان خطاب به پیامبر میفرماید: «به مردان مؤمن بگو تا چشمهای خود
را از نگاه ناروا بپوشانند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، که این بر
پاکیزگی جسم و جان ایشان اصلح است»؛[1] همچنین میفرماید: « به زنان و
دختران خود و زنان مؤمن بگو که خویشتن را به چادرهای خود فرو پوشند که این
کار برای این است که آنها به عفت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت آزار
نکشند؛ خداوند در حق خلق، آمرزنده و مهربان است.»[2] شایان ذکر است که حجاب
و پوشش اسلامی برای مردان و زنان، تنها از کارکرد فردی برخوردار نیست و
فقط برای سامان دهی خلقیات و ملکات نفسانی آدمیان مؤثر نمیباشد، بلکه از
کارکرد اجتماعی نیز برخوردار است؛ غرایز و التهابهای جسمی، و معاشرتهای
بیبندوبار را کنترل، و بر تحکیم نظام خانواده افزوده، و از انحلال کانون
محکم زناشویی جلوگیری نموده، و امنیت اجتماعی را فراهم میسازد.
البتّه و
صد البتّه که حفظ نظام خانواده از مهمترین ارزشهای آدمی است. آنان که
میان نظام خانواده و روابط نامشروع تمایز قایل نیستند؛ به لحاظ معرفتی،
نسبیگرایند و معیار سنجش معرفت صحیح از سقیم را انکار میکنند. این گروه،
حتّی برای رویکرد و اندیشهی خود نیز ارزش معرفتی قایل نیستند و همیشه در
شکاکیت مطلق گرفتارند. کسی که هدفمندانه زیست کند، برای رفتارها و
اندیشهها، معیارمندانه دست به گزینش میزند، تا به اهداف متعالی انسانی و
الهی دست یازد؛ و حفظ حجاب و پوشش اسلامی و به تبع آن، حفظ نظام خانواده
نیز از آن رو ارزش دارند که تأمین کنندهی سعادت آدمی و منشأ قرب الهی
هستند …